به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، چند ماه از آغاز به کار دولت چهاردهم گذشته و کم کم عیار عملکرد دولتمردان در زندگی مردم نمود پیدا میکند. تشدید ناترازی برق، افزایش قیمت ارز نیمایی، برخی انتصابات در وزارت تعاون و علوم از جمله مسائلی است که چالشهای جدیدی را در ماههای اولیه فعالیت دولت مسعود پزشکیان ایجاد کرده است. مجلس شورای اسلامی به عنوان بال نظارتی قوه مجریه در این زمینه میتواند نقش اصلاحگرانهای را ایفا کند. برخی از نمانیدگان مجلس در هفتههای اخیر نسبت به این موضوع گلایههای مختلفی را مطرح کردهاند. این موضوعات بهانهای شد تا پای صحبتهای علی خضریان سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی بنشینیم تا جزئیات بیشتری از فعالیتهای نظارتی مجلس در این ماهها را برایمان تشریح کند:
عملکرد وزارتخانههای مختلف را در چند ماه گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟ ظاهرا از عملکرد برخی وزارتخانهها مانند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مجلس گلایههایی وجود دارد.
در حال حاضر دو مسئله در دولت آقای پزشکیان وجود دارد که قابل تأمل است؛ اولین موضوع مربوط به وزرای پیشنهادی ایشان است، که هر کدام با اعداد و رقمهایی که کسب کردند و رای آوردند، وظایف و مسئولیتهایشان را در دست گرفتند و در جای خود نشستند. اما مشخص است مجلس روی تمام اینها اجماع ندارد، حتی اگر توانسته باشند رای اعتماد اکثریت را کسب کند. اگر وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان به هر دلیلی رای اعتماد مجلس را کسب نمیکردند، در پشت صحنه به همراه وزیری که بعدا رای میآورد، مینشستند و وزارتخانه را با یکدیگر اداره و مدیریت میکردند و یک حلقه مدیریتی پشت صحنهای را تشکیل میدادند.
بعضا در برخی از دولتها این اتفاقها رخ داده بود؛ اما حالا که گزینه اول وزارتخانه رأی آورده، این حداقل انتظار است که همان فرد واقعا وزیر باشد. ما الان در برخی از وزارتخانههای دولت آقای دکتر پزشکیان این شرایط را نمیبینیم. بر اساس آنچه که در جلسات مختلف بروز و ظهور پیدا میکند، نحوه کنشگری برخی از این وزرا در دولت نشاندهنده این است که افراد پشت صحنه وزارتخانه را اداره میکنند.
یکی از آن اصلی ترین این اتفاقات به نظر من در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افتاده است. حتما باید مشخص شود که نقش افرادی مثل آقای علی ربیعی در این وزارتخانه چیست و دارند چه کار میکنند؟ اگر قرار بود آقای ربیعی و دوستانشان و یا افرادی مثل آقای سیاسیراد که الان انتصابات را تقریباً او دارد جلو میبرد حضور داشته باشند، باید مشخص شود نسبت حزب کارگزاران با آقای میدری و وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی چیست.
آیا در انتخابات، این سهمیهبندیها صورت پذیرفته است؟ یعنی جدا از اینکه فردی دارای صلاحیت و شاخصهای لازم برای پذیرش مسئولیت باشد، آیا وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی سهمیه حزب کارگزاران شده است و اینجا تبدیل به یک باشگاه سیاسی شده و یا افرادی که دارای محکومیتهای امنیتی هستند، مثل آقای نعیمیپور و یا پدر ایشان در کارگروههای مختلف حضور پیدا کردند و در انتصابات دخالت دارند. اینها حتما منطقی نیست. من خاطرم است در دوران رأی اعتماد وزیر تعاون در حالی که من به سوابق گذشته آقای میدری انتقاد داشتم، به خودش هم در همان جلسات در کمیسیونها گفتم که شما جزو متحصنین مجلس ششم و امضاکنندگان نامه جام زهر به رهبر معظم انقلاب هستید. او تلویحا تلاش میکرد که از گذشته و سابقه خودش ابراز پشیمانی کند که البته من قائل به این هستم که این با آن شاخص از بن دندان معتقد به نظام جمهوری اسلامی بودن در تضاد است. لذا معتقد بودم که مجلس نباید به این فرد رأی میداد؛ اما حالا که چند ماهی دارد میگذرد، انتصاب افرادی مثل آقای سعیدی در شستا که او هم دوباره از همان متحصنین مجلس ششم و امضاکنندگان نامه جام زهر است و اتفاقاً هیچ ابراز پشیمانی هم نکرده و سوابق روشن ایشان در دوره مدیریت پتروشیمی جم هم (به عنوان کسی که رئیس هیئت تحقیق و تفحص از شستا بودم میگویم) حتما قابل تأمل بوده است.
در وصول مطالبات پتروشیمی جم بیش از ۱۰۰ میلیون دلار باید وصول میشد و متاسفانه نشده بود. اینها نشان میدهد که آقای میدری به اصل خودش برگشته است. یعنی خیلی سریع دارد وزارت تعاون را تبدیل به یک باشگاه سیاسی و سهمدهی به گروه های سیاسی میکند که در انتخابات آقای پزشکیان را همراهی کردند.
در مورد شستا یکی از انتقادات رشد هزینههای این شرکت است. در این خصوص چه نقدهایی وجود دارد؟
یکی از اتفاقاتی که حتما در شستا قابل تأمل است و باید در موردش صحبت شود این است که شستا پشتیبان مالی برای پرداخت حقوق بازنشستگان و تامین مالی برای بیمه شدگان امروز است که در آینده بتوانند از آنجا حقوق دریافت کنند، لذا حتما در همه دولت ها باید مد نظر باشد که این بنگاه اقتصادی بتواند عدد سود بالاتری را کسب کند و هزینه های پایین تری را داشته باشد. در چنین شرایطی ما شاهد هستیم که سود شستا نسبت به سال گذشته که ۳۲هزار و ۸۷۳ میلیارد تومان بوده با کاهش ۱۹ درصدی به ۲۶هزار ۵۹۰ میلیارد تومان رسیده و این نشان دهنده ضعف در بهرهوری این شرکت است. البته مدیر عامل سابق شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی هم در این موضوع حتما باید پاسخگو باشد، چون این وضعیت او را هم درگیر خواهد کرد. اما نحوه تصمیم گیریها در این موضوع نشان دهنده این است که در دوره آقای سعیدی هم این کاهش سود درحال تشدید شدن است.
جالب است بدانید در شرایطی این اتفاق در حال رقم خوردن است که ما با افزایش هزینههای عملیاتی در حوزه فروش، اداری و عمومی مواجهیم؛ یعنی با افزایش ۲۶۰ درصدی از 34 میلیارد تومان در سال گذشته به 84 میلیارد تومان در سال جاری هزینههای جاری رشد کرده که این حتما عاقلانه نیست. با وجود کاهش سود، رشد 260 درصدی هزینههای جاری خیلی غیر منطقی است و نشان میدهد که مدیریت شستا تدبیر لازم را نداشته است. بدتر از آن این باشگاه سیاسی و کلوپی که آقای میدری در فضای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اداره میکند، ظاهرا خیلی زود به بنبست اقتصادی خواهد رسید و در کنار این اتفاقات سیاسی که دارد در این حوزه رقم میزند به نظر میرسد مجلس باید اقدام جدی را نسبت به ایشان انجام دهد.
نکته بعدی این است که حجم نیروی انسانی را خیلی رشد دادند. در یکی از اتفاقاتی که در موضوع شستا حتما باید همه رسانه ها و افکار عمومی نسبت به آن سوال بپرسند و پاسخ مناسبی از این مجموعه دریافت شود این است که بر اساس شیوه نامه، انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات بنگاههای اقتصادی و مجامعی که در بورس فعالیت اقتصادی میکنند، صورتهای مالی، ضوابط استخدام، اسامی، اعضای هیات مدیره و مدیرانش باید روی سایت اطلاع رسانی آنها قرار بگیرد؛ اما جناب آقای میدری مطلع باشند مدتی است که این اتفاق دیگر رقم نمیخورد و اطلاعات آنها درج نمیشود. شاید یکی از دلایل اینکه این شرکتهای نگهدار و یا هلدینگها اطلاعاتشان منتشر نمیشود موارد زیر باشد:
1: تورم بالای نیروهای انسانی 2 : به کارگیری افرادی در این جایگاههای هیات مدیره و مدیرعاملها که من از همین جا خیلی سربسته به جناب آقای میدری میگویم اطلاعات خویشاوندی اینها شاید برای مجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هزینهزا باشد و به همین دلیل آقایان اقدام به انتشار اسامی هیات مدیرهها نمیکنند، چون به محض اینکه اسامی هیات مدیره ها را اعلام و منتشر کنند، خیلیها نسبتهای خویشاوندی و سیاسی بودن این افراد را بررسی میکنند و انتشار آن میتواند هزینه بالایی را برای آقای میدری داشته باشد.
نمونه اخیر آن هم انتصاب آقای وحید محمودی به ریاست صندوق بازنشستگی کشوری است. وحید محمودی هرچند اقتصاد خوانده اما در سالهای اخیر فعالیت سیاسی داشته و عضو حزب کروبی (اعتماد ملی) هم هست. او در دولت روحانی مدیرعامل یکی از شرکتهای اقماری دولت در خارج از کشور شد که حقوق نجومی او افشا شد و طیبنیا وزیر اقتصاد دولت یازدهم دستور به برکناری او داد. حال چنین فردی باید برای بازنشستگان کشوری تصمیمگیری کند.
در خصوص وزارت علوم و به خصوص انتصابی که در دانشگاه هنر صورت گرفته نیز نقدهای مختلفی از سوی نمایندگان مجلس مطرح شده است. به نظر شما چرا انتصابات وزرات علوم در مدت اخیر بحث برانگیز بوده است؟
یکی دیگر از دستگاه هایی این روزها که در مجموعه دولت آقای پزشکیان خیلی عجیب و غریب اداره میشود، مجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. این هم دوباره جزو آن وزارتخانههایی است که یک فرد یقه سفید به مجلس معرفی شده و در ظاهر او رأی اعتماد خودش را کسب کرده؛ اما به خود ایشان من در یکی از جلسات گفتم مجلس از این کمیته ایکسی که در پشت صحنه وزارت علوم شکل گرفته از وزرای سابق، رئیس دفتر وزیر سابق و رئیس سابق دانشگاه تهران مطلع است و میداند که اینها اداره کنندگان اصلی شدند،
این اتفاق و این آش آنقدر شور شده که یکی از روسای دانشگاه هایی که منصوب وزیر علوم جدید است، وقتی به ایشان رجوع میکند و خودش را معرفی میکند، وزیر علوم ابراز میکند که من شما را نمیشناسم، به جا نمیآورم و او میگوید آقای دکتر شما خودتان برای من حکم زدید، شما چطور من را به یاد نمیآورید! این نشان دهنده این است که اصلا ایشان در تصمیم گیری های اصلی دخالت زیادی ندارد.
اما نکته جالب تر این است که بعضا در مورد یکی از معاونین وزارتخانه زمانی که در جلسه ای با آقای وزیر رودررو میشوند، افراد تعجب میکنند که آقای وزیر، معاون خودش را نمیشناخته و این فرد به عنوان معاون ایشان در وزارت علوم مشغول به فعالیت شده؛ یعنی این نشان میدهد حتی مقدمات اینکه کمیته اداره کننده وزارتخانه تصمیم میگیرد فردی معاون وزیر علوم یا رئیس دانشگاه شود، وزیر علوم در جریان این امور هم به معنای اینکه جلسهای برگزار شود، او را ببیند، با یکدیگر صحبت کنند و بعد حکم آن فرد صادر شود را هم رعایت نمیکنند.
به نظر میرسد وزارت علوم هم یکی از آن دستگاه هایی است که حتما مجلس نسبت به آن حساس شده است. در برخی از مناصب دوباره عین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی افرادی به کارگیری شدند که این افراد شاخصهای لازم علمی، سیاسی و یا مدیریتی را برای قرار گرفتن در پست ها ندارند. من یک نمونه اش را میگویم، فردی را که به عنوان سرپرست دانشگاه هنر قرار دادند، اگر جناب آقای وزیر این موضوع را رد کنند و یا در رسانه ها اعلام کنند این عرض بنده غلط است، حتماً صوت این جلسه را من منتشر خواهم کرد. جناب آقای سرپرست دانشگاه هنر اعلام میکنند که "من در طول هفته که یک هفته باید سر کار بیایم (به عنوان برنامه خودشان دارند ارائه میکنند) من علاقه به سفر دارم، سفرهایم را نمیتوانم تعطیل کنم، لذا دو سه روز در هفته من در سفر هستم،
برای تفریح و عشق و حال میروم، دو روز هم دنبال کارهای اینکه در مجلس و جاهای دیگر مخ نمایندگان را بزنم و از آنها پول بگیرم، از من انتظار تحول با چنین رویکردی نداشته باشید! من یک نیم روز به دانشگاه میآیم و در آن نیم روز هم سعی میکنم با روسای دانشکدهها و اساتید در حد یک ناهار، با هم یک ناهار بخوریم تا اینها را هم از نظر عاطفی تامین کرده باشم". این فرد اینگونه میخواهد اداره دانشگاه را جلو ببرد. من سوالم این است آیا در برهه ای که ما باید در دانشگاهها فعال باشیم، در برهه ای که ما باید در دانشگاهها بتوانیم اقدامی را انجام بدهیم که آن تحول علمی رقم بخورد چرا باید چنین اشخاصی انتخاب شوند.
در دانشگاههای دیگر هم به همین شکل، متاسفانه بعضا ما شاهد این هستیم که نگاه غیرتحولی حاکم شده است. وقتی در وزارت علوم افرادی در چنین شرایطی مسئولیت دانشگاهها را به عهده بگیرند، حتما نمیتوانیم یک تحول علمی را در کشور جلو ببریم. این موضوع مدتی است به جناب آقای وزیر علوم منتقل شده، صوت آن جلسه هم که جلسه خصوصی نیست، به وزیر دادهایم. متاسفانه بعد از اینکه این سخنان به او منتقل شده تا به امروز هیچ ترتیب اثری داده نشده است.
اخیرا آقای همتی وزیر اقتصاد در واکنش به وضعیت بانک آینده وعده دادند که به بنگاه داری دولت خاتمه دهند. چقدر این حرف ایشان را عملیاتی ارزیابی میکنید؟
یکی از آن حرفهای عجیب و غریبی که اخیرا آقای همتی میزنند این است که ما تا پایان امسال بنگاه داری بانکها را در کشور تعطیل میکنیم. جدا از این که عملکرد ایشان در حوزه افزایش قیمت ارز نیمایی خلاف عقلانیت بود، من فقط میخواهم بگویم اگر جناب آقای همتی فرصت کنند در این بنگاهها که در مجموعههای بانکی کشور قرار دارد فقط دینامت کار بگذارند، یعنی قرار باشد اینجاها را منفجر کنند، حتما بیشتر از تا پایان سال طول خواهد کشید. من برای اینکه صداقت و همت ایشان در این موضوع مشخص شود، از ایشان میخواهم تا پایان امسال فقط همین یک مورد بنگاه داریهای بانک آینده را که ضربات اساسی و مهمی را دارند به اقتصاد کشور میزنند، را جمع کنند، در مورد مابقی آنها سالهای بعدی یک برنامه چند ساله بگذارند، ما این را میپذیریم، ولی اینقدر حرف عوام فریبانه در افکار عمومی زدند، فکر نمیکنم در شأن و جایگاه فردی باشد که سه سال نامزد همیشه در صحنه انتخابات بوده است.
در خصوص عملکرد وزارت اقتصاد به خصوص در زمینه افزایش قیمت ارز نیمای چه نظری دارید؟
یکی دیگر از آن وزارتخانه هایی که به نظر میرسد با توجه به اینکه برای عموم مردم، اتفاقات آن مهم است، وزارت امور اقتصادی و دارایی است. به جناب آقای وزیر، همان روزهایی که به مجلس میآمدند دوباره یادآور شدم که خلاصه شما در طول سه سال گذشته هیچ وقت از چارچوب انتخابات سال ۱۴۰۰ که در آن شکست خوردید خارج نشدید و همیشه رویکرد انتخاباتی داشتید و با توئیت زدنها، پست زدنها و مصاحبه کردنهای متعدد نسبت به دولت شهید رئیسی، بیانصافیهای بزرگی را انجام دادید و از امروز قرار است مسئولیت اقتصادی را به عهده بگیرید که حالا دیگر نمیتوانید توئیت بزنید و نسبت به آن شرایط نقد بدون پایه و اساس انجام بدهید، بلکه امروز باید پاسخگو باشید. الان چند ماه از حضور آقای همتی میگذرد، جناب آقای همتی، در طول دوره این چند ماه فقط نرخ ارز نیمایی در این کشور 10هزار تومان رشد داشته، در حالی که در دوره سال ۱۴۰۳ پیش از آمدن شما با همه اتفاقات متعددی که در این کشور رقم خورده، از شهادت شهید هنیه و اولین اقدام نظامی رژیم صهیونیستی در خاک کشور ما به صورت مستقیم تا شهادت رئیس جمهور شهید، وزیر خارجه و اتفاقات متعددی که در این کشور رخ داده و عملیات وعده صادق یک که در سال 1403 رقم خورد، ما به رقم ۵۹ هزار تومان رسیده بودیم.
در طول همین چند ماه قیمت ارز ۱۰ هزار تومان رشد پیدا کرده است. البته ممکن است جناب آقای همتی اعلام کنند که این موضوع در اختیار بانک مرکزی است؛ اما من از همینجا میخواهم بگویم که همانطور که در موضوع دیگر وزارتخانه ها گفتم که ظاهراً ما وزیر و مسئولانی را تعیین کردیم و افراد دیگری پشت صحنه امور را اداره میکنند، میخواهم ببینم نقش شما و فشارهای شما روی آقای فرزین برای افزایش نرخ ارز نیمایی چیست و چرا این اتفاقات دارد رقم میخورد؟
خلاصه مجلس از این موضوعات مطلع است و این موضوعات را میفهمد و حتماً در این موضوع شخص وزیر اقتصاد را در مجلس بازخواست خواهد کرد که شما نرخ ارز نیمایی را اینگونه افزایش میدهید و به جامعه ضعیف کشور فشار میآورید و از طرف دیگر ما در همین برهه و در همین شرایط، اتفاقات عجیب و غریب دیگری را هم در وزارت اقتصاد شاهد هستیم. یکی از آن اتفاقاتی که باید حتماً این آقایان در ماه های آینده در مجلس نسبت به آن پاسخگو باشند، شرایطی است که در اداره سیاسی و انتصابات ناکارآمد که در دستگاههای مختلف رقم میزنند و به نظر میرسد که اتفاقات مهم و اساسی است.
در خصوص قطعی برق و نارضایتی مردم از وزارت نیرو چه تحلیلی دارد؟
یکی دیگر از آن وزارتخانههایی که باید در موردش تصمیمات جدی در مجلس شورای اسلامی گرفته شود، وزارت نیرو است. ناترازی برقی مردم را اذیت میکند و تقریبا شبها مثلا من معمولا از مجلس که میخواهم به منزل بروم، عموم خیابان ها به سمت تاریکی رفته؛ یعنی جدا از خاموشی که برای منازل دارد اتفاق میافتد، خطراتی که در حوزه تصادفات رانندگی میتواند آسیبهای جدی و جبران ناپذیری به مردم عزیز ما بزند، توسط وزارت نیرو رقم میخورد. برای این اتفاق ناترازی مدیران دولت باید تصمیم گیریهای جدی را در آن ماههایی که بر سر کار آمده بودند، میگرفتند و ذخایر خودشان را افزایش میدادند، بلکه متاسفانه آنها را کاهش دادند.
اتفاق بعدی و تلخ تر این است که جناب آقای دکتر پزشکیان شما فرموده بودید که من هر اقدام و تصمیمی بخواهم بگیرم حتما پیش از انجامش، مردم را مطلع میکنم، الان درباره این افزایش نرخ تعرفههای برق، یا شما را در جریان قرار نمیدهند و یا این آقایان بدون اینکه شما را جدی بگیرند، کشور را اداره میکنند و هر مدلی هم که بخواهند انجام میدهند و اگر شما مطلع هستید، باید این پاسخ را بدهید که چرا آقای علی آبادی بدون اطلاع مردم، تعرفه برق مشترکین را چه برای کم مصرفها، چه برای پرمصرفها، بالا برده است؟ یک زمانی هست شما ردیفی را ایجاد میکنید برای آنهایی که فوق پرمصرف هستند، افزایش قیمت ایجاد میکنید.
با این کار این افراد که در شرایط کمبود برق عدد برق بالایی را مصرف میکنند، لذا عدد واقعی تر از آنها دریافت شود؛ اما دیگر عموم مشترکان ما که کم مصرف هستند، چرا با افزایش قیمت رو به رو شدهاند؟ تلختر از این اتفاق، جدا از گرانسازی و پروژه گران سازی که در وزارت نیرو رقم خورده، پنهان سازی آن از افکار عمومی است که این خیلی بدتر و تلختر است. حتما در این موارد جناب آقای علی آبادی مطلع هستند و به کمیسیون اصل ۹۰ دعوت شدند و باید در کمیسیون حضور پیدا کنند و پاسخگو باشند و به نظر میرسد که کمیسیون گزارش جدی را در این موضوع در صورت عدم اصلاح اقدامات به صحن علنی مجلس ارجاع خواهد داد.